غربت

اشک من پیرهنتو تر کرده

همه جا عطر تو پیچیده ولی

دل دیگه غربتو باور کرده

مثل اون پرنده شکسته بال

دل من بعد تو بی لونه شده

با تو بی قراره و بی تو بی قراره

دل من راست راستی دیوونه شده

 

امشبم میون این خاطره های سردم

بی رمق دنبال اون حادثه ای می گردم

که نفهمیدم و کی کجا تورو ازم گرفت

دست تو جدا شد و نگاهتو گم کردم

چرا باید وقتی خونه ی دلت متروکه

واسه درزدن بازم دنباله یک بهونه گشت

وقتی راه نداره چشمام به حریم قلب تو

چه جوری می شه پی یه فرصت دوباره گشت.