صدای خش خش برگای خزونی توی گوشم ناله میکرد آسمون بغضشو تو پرده ی ابرای سیاهش پاره میکرد رعد و برق نگاه شهرو با صداش خواب زده میکرد زمین از این همه سنگینی باد به روی شونش گله میکرد همچنان پای پیاده فارغ از صدای خشم آسمونی بی خیال از ناله ها و گله های برگای زرد خزونی جاده های بی کسی رو گم میکردم آروم آروم تن غربت رو میشستم زیر قطره های بارون من به یاد عطر بارون زده ی گلای پونه میکشیدم پای خستمو تو جاده به هوای بوی خونه وقتی که صدای خونه منو تا آخر جاده می کشونه این سراب پشت جاده که چشامو می پوشونه... |
سلام دوست عزیز
پیشاپیش عیدتون مبارک
من تابه حال با124سایت ووبلاگ تبادل لینک کردم
ومی خوام اگه افتخاربدین صدوبیست وپنجمین وبلاگی که دروبلاگم ثبت میکنم وبلاگ شماباشه
پس لطفا اگه موافقین وبلاگ من راباعنوان:
"1500مقاله وتحقیق رایگان"
وبه آدرس:
http://www.beheshtnet.blogfa.com
لینک نماییدوسپس اطلاع دهیدتادرهمان ساعت شمارالینک کنم
ممنون