غروب اون روز پاییزی یادت میاد...

اومدی تو سرنوشتم بی بهونه پا گذاشتی/اما تا قایقی اومد از منو دلم گذشتی

غروب اون روز پاییزی یادت میاد...

اومدی تو سرنوشتم بی بهونه پا گذاشتی/اما تا قایقی اومد از منو دلم گذشتی

غربت

اشک من پیرهنتو تر کرده

همه جا عطر تو پیچیده ولی

دل دیگه غربتو باور کرده

مثل اون پرنده شکسته بال

دل من بعد تو بی لونه شده

با تو بی قراره و بی تو بی قراره

دل من راست راستی دیوونه شده

 

امشبم میون این خاطره های سردم

بی رمق دنبال اون حادثه ای می گردم

که نفهمیدم و کی کجا تورو ازم گرفت

دست تو جدا شد و نگاهتو گم کردم

چرا باید وقتی خونه ی دلت متروکه

واسه درزدن بازم دنباله یک بهونه گشت

وقتی راه نداره چشمام به حریم قلب تو

چه جوری می شه پی یه فرصت دوباره گشت.

 

نظرات 1 + ارسال نظر

وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
http://www.iranmaxim.blogsky.com
ثبت نام در جایزه 800 دلاری و 3000 دلاری
http://www.clickwoman.blogsky.com
زنان کلیکی
http://www.mamno-13.blogsky.com
ورود 13- ممنوع

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد